امروز و دی

 

دوستان زخمی شده ام

چند روزیست که فقط شعر می گویم

از بدقولی ام متنفر و شرمندم سرم شلوغ شده مسلما باز خواهم گشت قدرتمند تر از تمام ان چیز که گذشت

دور افتاده

 

                                                به صلیب صدا مصلوبم

 

مدتها از اخرین پستی که گذاشتم تو وبلاگ میگذره و من مشغول مطالعه و تماشا هستم مسلما دوباره از هفته اینده مطالب جدیدم رو تو وبلاگ میبینید که برنامه های جدیدی در دست دارم.

از برنامه های اخیر می توانم به تماشای فیلم به صورت روز افزون نگاه کنم علی معلم هم قول داده اخبار فیلم کوتاه ما رو تو دنیای تصویر چاپ کنند و اینکه اگر بدشانسی نیارم شاید تو یکی از هفته نامه های تهران مطالب موسیقی و سینما بنویسم.

تا بعد

بدرود

 

ایا کارگران مشغول کارند؟

                                        کارگران مشغول کارند

 

        

فیلمی از مانی حقیقی و بر اساس طرحی از جناب کیارستمی .اولین بار دوستم بیژن به تماشای این فیلم در جشنواره رفت و این فیلم را برای من تعریف کرد و بدین نکته اشاره کرد که درک میکند فیلم باید حاوی مضامین خاصی باشد اما نمیدانست این مضامین چیست این موضوع گذشت تا همین چند وقت پیش اتفاقی دوباره من و بیژن من باب فیلم مذکور به بحث پرداختیم و همین کنجکاوی مرا برانگیخت که فیلم را تماشا کنم من هم تماشا کردم

فیلم جریان ساده و تک خطی دارد و کاملا مینیمال شده مسلما تاثیر کیا رستمی بر فیلمساز اشکار است. داستان فیلم از اینجا شروع میشود که چهار مرد مسن در بازگشت از اسکی در دامنه های البرز به تخته سنگی بر میخورند که بر لبه پرتگاهی راست ایستاده این موضوع باعث میشود که این افراد و تمامی افرادیکه بعدا وارد فیلم میشوند به نوعی درگیر این سنگ شوند و تلاش کنند که سنگ را به پایین پرتاب کنند اما در اخر از رمق افتاده و اسیب دیده مایوس میشوند و دانه دانه به راه خود بازمیگردند.

جریان فیلم خیلی ساده است مگه نه ؟ میتوان این فیلم را یک فیلم روانکانه در  مقابل  برخورد با یک مشکل ساخت و به روابط و واکنش های افراد مختلف چشم دوخت اما ایا این به نظر ابلهانه نمیرسد؟

به نظر نمی رسد جایزه بهترین فیلم نامه نویس اسیا را به خاطر چنین مضمون ساده ای به حقیقی داده باشند. یعنی کیا رستمی و مانی حقیقی اینقدر به جزم رسیده اند؟

پاسخ این پرسش منفی است کاملا منفی حال باید وجه دیگر قضییه را بررسی کنیم تا ببینیم چرا جواب منفی است .

فیلم یک فیلم کاملا سمبلیک و مملو از استعاره های زیبا  و ساده است شاید به خاطر همین سادگی فیلم اینقدر سخت فهم می باشد.

سنگ استعاره از ذات دنیا و زندگیست که افراد مذکور هم استعاره ای از انسانهایی هستند که می خواهند ذات زندگی را در یابند این کار در ابتدا ساده به نظر می رسد اما هرکدام بیشتر تلاش میکنند کمتر به نتیجه میرسند ( شخصیت اتیلا پسیانی ) که در انتها سرخورده به راه خویش بازمی گردند شخصیت های زن فیلم کا ملا با ذات زنانگی که خود را درگیر نمیکنند و تنها دنباله رو هستند کاملا تطابق دارد و چندگانگی شخصیت های مرد فیلم نیز از این استعاره سرچشمه گرفته اما در اینجا کارگردان نمیتواند کاملا برای همه شخصیت سازی کند و صرفا اکثر شخصیت ها تیپ هستند‌(رضا کیانیان ) .شاید در انتها این نتیجه حاصل شود که نمیتوان بعضی چیزها را تغییر داد و تلاش در این زمینه بیهوده است و بهتر است که فقط انها را همراهی کنیم و جلویشان نه ایستیم (مانند مفهوم خدا).

وقتی از این منظر فیلم را ببینیم میبینیم که کار کارگردان واقعا هنر مندانه است چرا که بدین سادگی مسائل بزرگ رو مورد موشکافی قرار میده فیلم اد و اطوار ندارد و کاملا مشخص است که از شعار پرهیز شده در مجموع فیلم یک فیلم موفق در حوزه سینمای معنا گراست و از این لحاظ به خوبی طنازی می کند چراکه بعد از اتمام فیلم تازه فیلم برای شما شروع می شود و شما را به مکاشفه در خود می طلبد . در اخر این را کاملا متوجه میشویم که معنای کارگران مشغول کار ند چیست.

در اینجا تنها به این دو نکته می رسیم که اولا چرا کارگردان در قبال چنین مفهومی به موضع گیری و نتیجه گیری در فیلم پرداخته و مسئله بعدی که مسئله ی اصلی است اینست که ایا سینما محل ضهور چنین دیگاهها و بیانات فلسفیست؟

پاسخ من خیر است من نمی گویم چنین اثاری نباید ساخته شود بلکه می گویم نام این اثار با تعریف سینما مطابقت ندارد .

می توان از این فیلم به عنوان یک اثر هنری نام برد اما هیچ گاه نمی توان نام انرا سینما نهاد.

نوشته شده توسط حامد

اخرین فیلم هایی که دیده ام

 سگ کشی بیضایی برای بار چندم

زودیاک دیوید فینچر

برای پست بعدی می خواهم از سگ کشی بیضایی بنویسم

حامد

بدرود

 

برمیگردم دیروزم را بردارم

 

خب ما برگشتیم بالاخره بعد از گذشتن از مصائب بسیار این روزها بد جوری سر دو راهی گیر افتادم.

معجزه ماهیت خارجی نداره اما بعضی اوقات مجبور میشیم تقدیر را بپذیریم.و این سفر من از اون سفر ها بود

این روزها کارم شده فقط فیلم نگاه کردن تو عقایدم در مورد سینما هم بد جور منتزع شدم

خبر اول اینکه واقعا حرکت کامران شیردل در مورد درخواست امریکایی ها برای نمایش فیلمهایش جالب بود . شیر دل در قامت یک هنرمند واقعی نشان داد بر خلاف خیلی ها واقعا در راه افکارش ایستاده و یک مبارز کامل در مقابل حکومتها و نظام های حکومتیست که انسانها را به زنجیر کشیده اند چه حکومت ایران باشد چه امریکا و .....

اقای شیردل شما هنرمندید که حتی امکانات و زرق برق امریکایی ها شمارا از راه عقیدتی تان منحرف نمیکند.

و متاسفانه شما هنوز خارج از درک جامعه اید شما مایه افتخار و غرورید و نفر اول مثلث کاندینسکی.

جدیدا کارم شبانه روز فیلم نگاه کردن شده از اخرین فیلم هایی که اخیرا دیده ام

مخمصه و هویت و منم سام برای بار چندم و شهر گناه کارگران مشغول کارند و در بارانداز دختران رویایی و....

نمایی از فیلم کارگران مشغول کارند

که دو فیلم شهر گناه و کارگران مشغول کارند به نظرم عالی امدند که نقد کارگران مشغول کارند رو دوشنبه تو وبلاگ میذارم.

بدرود

حامد

از رنجی که می بریم

 

من بوشهرم و از اخبار وطن بی اطلاع اینجا ساعتها وارونه می چرخند.

                                 امان از درد وارونگی

            کجای وطن ۱۰۰۰ کیلومتر دور از محل زندگی من

متاسفانه وقت چندانی برای وبلاگ نویسی ندارم فقط به ذکر اخبار از ایسنا می پردارزم.

"مایکل آنجلو آنتونیونی"، فیلم‌ساز ایتالیایی و خالق آثری چون "کسوف" و "آگراندسیمان" در 94 سالگی درگذشت.

              

به گزارش خبرگزاری دانشجویان ایران(ایسنا)، آنتونیونی در طول حیات هنری‌اش دوبار موفق به دریافت جایزه اسکار شده بود و در سال 1995 به خاطر بزرگداشت یک عمر فعالیت مستمر هنری موفق به دریافت جایزه اسکار شده بود.

آنتونیونی سپتامبر 1912 در "فراری" ایتالیا متولد شد و در 38 سالگی اولین فیلم بلندش با عنوان "وقایع یک عشق" 1950 را ساخت.

پایگاه اطلاع رسانی بی بی سی که خبر درگذشت آنتونیونی را ساعاتی قبل منتشر کرده است آورده است این کارگردان درسال 1959 با فیلم "ماجرا" به نخستین موفقیت بین‌المللی‌اش دست یافت و جایزه ویژه هیات داوران جشنواره کن را گرفته است.

از مطرح‌ترین آثار او می‌توان به "شب" 1960؛ "کسوف" 1962، "صحرای سرخ" 1964 اشاره کرد.

 

جشنواره ها از ایرانی ها فرار می کنند چرا؟ هر وقت زمان داشتم دربارش مینویسم اما

جشنواره‌ی فیلم "لوکارنو" شصتمین‌ سال برگزاری‌اش را فردا ـ اول اگوست ـ به‌ عنوان معتبرترین و قدیمی‌ترین جشنواره در جنوب سوئیس آغاز می‌کند.

به گزارش خبرنگار سینمایی خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، این جشنواره که نقش مهمی در کشف استعدادهای سینمای جهان به ویژه‌ سینمای نوین ایران در معرفی به دنیا داشته است، امسال از سینمای ایران فیلمی در بخش رسمی مسابقه ندارد، اما در در بخش رقابتی "سینماگران زمان حاضر" آن سه" نقی نعمتی به تهیه‌کنندگی محمدرضا شرف‌الدین اولین نمایش جهانی خود را خواهد داشت.

و در بخشی به نام "اینجا و هرجا"؛ سپیده فارسی کارگردان ایرانی مقیم فرانسه؛ با فیلم "هرات" که محصول مشترک ایران و فرانسه است حضور دارد. در این بخش 21 فیلم، ترکیبی از فیلم‌های مستند و داستانی به نمایش درمی‌آیند.

به گزارش ایسنا، در بخش "بازگشت به لوکارنو" که به مناسبت شصتمین سال برگزاری این جشنواره برگزار می‌شود، با نمایش فیلم "روسری آبی" رخشان بنی اعتماد که سالها قبل در این جشنواره جایزه گرفته است؛ همراه خواهد بود.

گفتنی است: این دوره از "لوکارنو" به روال سابق در سینمای فضای باز در شب‌های تاریک به نمایش 12 فیلم که نمایش اولیه جهانی خود را سپری می‌کنند، به همراه فیلم‌های دیگر اختصاص داده است.

بخش‌های اصلی، مسابقه، فیلمسازان زمان ما، بهترین فیلم اول و هیات داوران "یوزپلنگ فردا" را هیات‌داوران مختلفی تشکیل داده‌اند.

بخش مسابقه اصلی شامل 21 فیلم بلند که نمایش اولیه خود را دارند و "یوزپلنگ فردا" مسابقه بین الملل، 23 فیلم در بخش مسابقه سوئیس 17 فیلم و در بخش رسمی جشنواره 80 فیلم بلند سینمایی و 30 کشور حضور دارند.

به گزارش ایسنا،این فستیوال به برگزیدگان خود در بخش‌های مختلف جوایز یوزپلنگ طلایی و نقره‌ای اهدا می کند.

از جمله فیلم های مطرح این دوره از لوکارنو می توان به کاوالت (پلین اسمر- ترکیه) AUSENCIAS (آرژانتین- میلاگروس- مومنتالر)، خاطرات(کوری دوسو) شکارچیان خرگوش(پدروکاستا)، همسر سرباز (جان هرن دون) اشاره کرد.

به گفته‌ی کارگردان هنری جشنواره سعی شده است به کارگردانان جوان و پیشکسوت یکسان نگریسته شود که نمونه‌ی آن، پذیرش آثار بیشتری از کارگردانان زن بوده است.

"فردریک مایر" در این‌باره گفت: «در مجموع، در تمامی بخش‌های رسمی جشنواره لوکارنو، 20 فیلم ساخته‌ی کارگردانان زن یا با موضوع زنان هستند.»

امسال حتی یک بخش جانبی به نام «خانم‌ها و خانم‌ها» با هدف احترام به بزرگان زن سینمای ایتالیا راه‌اندازی شده است که به نمایش آثار منتخب سینماگران زن ایتالیا مانند "سوفیا لورن"، "آنا مانانی" و "جینا لویوبریجیدا" خواهد پرداخت.

به گزارش ایسنا به نقل از هالیوود ریپورتر، در مراسم افتتاحیه‌ی جشنواره امسال فیلم لوکارنو، فیلم انیمیشن

«vexille» به روی پرده خواهد رفت که از لحاظ نوع انتخاب فیلم افتتاحیه نیز تنوع محسوسی به چشم می‌خورد. این فیلم ساخته‌ی "فومی هیکو موری" از ژاپن و داستان پلیس زنی است که تحول نسل جدید ربات‌ها را مورد تحقیق قرار می‌دهد.

در بخش بین‌الملل جشنواره امسال لوکارنو، 19 اثر انتخاب شده‌اند که از آن جمله می‌توان به «جریان باد»، ساخته "سر آنتونی هاپکینز" اشاره کرد . این فیلم روان‌شناسانه سومین ساخته بازیگر سابق «سکوت بره‌ها» است. همچنین در بخش بین‌الملل از مجموع 19 اثر، هفت فیلم را کارگردانان اولی ساخته‌اند.

طبق اعلام مقامات برگزارکننده جشنواره فیلم لوکارنو، جایزه افتخاری «پلنگ طلایی» امسال به "هو هیائو هین" از تایوان تعلق خواهد گرفت که ساخته‌های او در دورهای گذشته لوکارنو به نمایش درآمده‌اند.

شصتمین دوره جشنواره فیلم لوکارنو اگوست (20مرداد) با معرفی برگزیدگان و آثار برتر به کار خود پایان می‌دهد.

سال گذشته "چهارشنبه‌سوری" و "چند کیلو خرما برای مراسم تدفین" از سینمای ایران از جمله برگزیدگان "لوکارنو" شدند.

فعلا بدرود

حامد

روز باید باشد

 

 

       

 

متاسفانه دسترسی من در اینجا به وبلاگ نویسی چندان مناسب نیست با این وجود:

خانم احمدی عزیز من دوست ندارم وبلاگم به وسیله ای برای جوابگویی به منتقدان تبدیل شود اما از این رو در مورد مسائلی که شما مطرح نموده اید مواردی را برای روشن شدن اصل حرکت خود بیان میدارم که در تنویر کل حرکت موثر می باشد.

در تفکر من ترس جایی برای ظهور ندارد همانطور که خیلی از قواعد دیگر جایی برای خود نمایی ندارد و من نیز هیچ گونه ادعایی در این باب ندارم و تنها بدین موضوع مصر هستم که وظیفه ی شخصی ام را در قبال رسیدن به ازادی به انجام رسانم.من با تمامی ساختارها و حکومتها و هر چیزی که چارچوبی برای ازادی مشخص نموده مخالفم.

از لحن کامنت شما مبرهن است که شما افکار سیاسی را دنبال می کنید و من از شما خواهش میکنم در مسیر افکار خود نظری هم به کارکرد فرهنگ و تاثیر ان در تمامی انقلاب های سیاسی بیاندازید. مسلما این نکته واضح است که هیچگاه تحولی صورت نخواهد گرفت مگر اینکه تحولی فرهنگی انرا حمایت کند و هدف من هم از فیلمسازی اگاهی سیاست مداران نیست من تنها کاری که می توانم بکنم اگاهی فرهنگی می باشد حال به هر شکلی با فیلم و یا با انجمن که اگر من باعث حرکت یک نفر در این مسیر شوم خود برایم موفقیتیست حتمی .

و در ادامه اینکه فکر نمی کنم دیدن جنایات جنگ که بالاترین نوع تجاوز به ازادی انسان است ملزوم به داشتن ادعایی باشد .

من به سهم خود با جنگ مخالفم و قبول دارم که در مقابل دیگر فعالان ضد جنگ رقمی به شمار نمی ایم اما ایا این موضوع وظیفه شخصی مقابله با جنگ را از گردن من ساقط می کند؟

نه فکر نمی کنم این طور باشد و دیگر مسئله اینکه من اگر علیه جنگ حرفی میزنم اینست که از تمام ایسم ها فرار کردم من ادعایی نکردم و تنها کمک خواستم.

من برای روشن شدن مطلب ترانه ای از جان لنون فقید ذکر مینمایم امیدوارم که تلاشم در رساندن مفهوم بی ثمر نمانده باشد.

 

 

Working Class Hero

John Lennon

As soon as you're born they make you feel small
By giving you no time instead of it all
Till the pain is so big you feel nothing at all
A working class hero is something to be
A working class hero is something to be

They hurt you at home and they hit you at school
They hate you if you're clever and they despise a fool
Till you're so fucking crazy you can't follow their rules
A working class hero is something to be
A working class hero is something to be

When they've tortured and scared you for twenty odd years
Then they expect you to pick a career
When you can't really function you're so full of fear
A working class hero is something to be
A working class hero is something to be

Keep you doped with religion and sex and TV
And you think you're so clever and classless and free
But you're still fucking peasants as far as I can see
A working class hero is something to be
A working class hero is something to be

There's room at the top they are telling you still
But first you must learn how to smile as you kill
If you want to be like the folks on the hill
A working class hero is something to be
A working class hero is something to be

If you want to be a hero well just follow me
If you want to be a hero well just follow me


زنده باد ازادی

 

دوستان کامنت گذاشته بودن و خواسته بودن من موضع خودم رو در قبال جنبش مشخص کنم

مسئله ای نیست اما فکر نمی کنم ازادی که کاملا واضح و مشخص است نیاز به توضیح بیشتری داشته باشد من در راه اعتقاداتم هستم ولی خود را به هیچ ایسم و .... محدود نمیکنم .

ازادی حسی صریح است فکر نمیکنم گروهک ها و یا هر جنبشی که به حرکت خود موضع صرف می دهد از بیان ذات ازادی برخاسته باشد.

نه من نه عقیده را به گروهی متعلق می کنم و نه بیان را

ما برای مبارزه با تجاوزی وحشتناک به نام جنگ که بزرگترین نابود کننده ازادی است بپا خواسته ایم دوست عزیز.

من از قربانی بودن در فرارم و ایا به نظر درست می روم اگر دوباره خود را در دام اسیر نمایم ؟

سفر

 

دارم می رم مسافرت و معلوم نیست کی برگردم تهران از شرکت استفا دادم . یه پیشنهاد فیلمنامه جدید شده خدا رو شکر از اسمون داره تهییه کننده می ریزه .

باید فیلمنامه جدید رو بنویسم و البته خودم هم در حال نگارش یک فیلم نامه شخصی هستم.

ایده انجمن ضد جنگ هم در حال تکمیل است فکر می کنم اولین برنامه انجمن برپایی یک نمایشگاه نقاشی باشه که وقتی برگردم تهران بطور کامل سر و سامانش میدم .

از شما دوستان عزیز هم دعوت می کنم اگر در کارهای هنری هستید با من از طریق میل یا کامنت در تماس باشین تمام تلاشم اینه برای برپایی نمایشگاه تو اول پاییز مجوز بگیرم و مانیفست انجمن رو کامل کنم . و در نمایشگاه نقد اثر هم دوست دارم داشته باشیم.

نباید یادم بره من قبل از اینکه فیلمنامه بنویسم و هر چیز دیگه ای باشم سالها نقاش بودم.

از کمک های شما استقبال می کنم

حامد

بدرود