از نفس افتادم

از احوالات جدید اینکه پدرم در اومد از بس این از نفس افتاده گدار رو تیکه تیکه دیدم چند روز پیش با لاخره اراده کردم و نشستم تا اخرش دیدمش در ضمن بیمار انگلیسی رو هم دیشب دیدم از امروزم که خونمون جشنوارست البته به فیلم های جشنواره فیلم مرگ در ونیز ویسکونتی رو هم اضافه کنین.

در مورد از نفس افتاده

زیباترین سکانس این اثر اوندگارد استاد که یک حرکت سینمائی صرف بود سکانسی بود که شخصیت اول فیلم جلوی عکس همفری بوگارت جلوی یک سالن سینما می ایستد و دود سیگارشو تو صورت عکس فوت می کند و دوربین تو ۲ تا نمای کلوز اول صورت بوگارت رو می گیره و بعد صورت بازیگر که گویای خیلی حرف هاست .در این سکانس به نوعی گدار فرهنگ مصرفی سینمای غیر هنری هالیوود رو به بازی می گیرد و چقدر زیبا کار میکنه .

                               20060809101632-breathless.jpg

به نوعی مسخره کردن و یک نوع طعنه به نوع سیگار کشیدن بوگارت که در تعمیم کلی بیانگر این حالت به تمامی رفتارهای هالیوودیست . گدار که از سردمداران موج نو سینمای فرانسه قلمداد میشه تو این فیلم خیلی از قواعد دست و پا گیر استدیوئی رو کنار گذاشته ( از نوع فیلم برداری کاملا مشخص است ) و یک تنه در مقابل سینمای هالیوود سینمای هنری جایگزین ارائه میدهد.

به هر حال صحبت در مورد سکانس سکانس فیلم از حوصله مطلب خارج است. اما این شاهکار استاد که منتقد سینما بوده در پاسخ به باقی سینماگران ساخته شد که باعث سکوت تمامی انها و تحسینشان شد.

 

در مورد انگلیسی بیمار

اثر مینگلا از لحاظ فرم روایت واقعا جالب است فیلم ضرب اهنگ کندی دارد اما یواش یواش بیننده را همراه می کند .مشکل این فیلم اسکاری غرق شدن بیش از حد ملودرام اثر با موضوع جنگ است یا بهتره بگیم رابطه ایندو خام دراومده و بعضی دیالوگها رفته تو شعار دیالوگهای انارشیستی که از جنگ بد میگه و از نقشه های جغرافیا  اما روایت فیلم جالب است انتها و ابتدای فیلم یک سکانس است و ما کل فیلم را میبینیم تا سکانس ابتدائی را کشف کنیم شاید اگر ایناریتو این فیلم را می ساخت شاهکار جاودانه ای خلق میکرد جنبه درام فیلم ما را یاد بر باد رفته وکازابلانکاو کوهستان سرد می اندازد .تعریف کردن یک داستان عشقی و در کنارش پرداختن به اثرات جنگ نمونه و الگوئیست که بارها و بارها تکرار شده .اما در مجموع فیلم ارزش دیدن دارد .لا اقل به خاطر بردن این همه اسکار

                                                       

داستان فیلم

در خلال جنگ جهانی دوم خلبانی (ریف فاینز) دچار حادثه می‌شود و در شمال آفریقا سقوط می‌کند و به علت جراحتهای هولناکی که برداشته به نیروهای متفقین در ایتالیا تحویل داده می‌شود در آنجا پرستاری (ژولیت بینوش) اورا در صومعه ای در ایالت توسکانی بستری و از او مراقبت می‌کند تا.

                                                        

                                                         اخبار

از خبر شنیدن سنگسار در قزوین شوکه شدم واقعا عجیب است ما کجا داریم زندگی میکنیم؟سنگسار زبان و قلمم در مقابل اینگونه کلمات فریادی به نام سکوت می کند .عاجزم

ایران؟سنگسار؟حقوق بشر؟ تمدن؟ برادر کشی؟ جلوی چشمم رژه میروند ایا این انسانیت است؟

از امشب هم جشنواره فیلم خونمون شروع میشه که فیلم مرگ در ونیز ویسکونتی هم بهشون اضافه شده.

پژمرده و دلتنگم نمودینم چرا ولی شاید یه چند وقتی وب نویسی نکنم فعلا

حامد

بدرود

 

 

 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد